خدا دستهای خود را درمیان آبها خواهد گشاد مثل شناوری که به جهت شنا کردن دستهای خود را میگشاید
اشعیاء 25 : 11
اگر با امواج دریای زندگی همراه نباشیم در ساحل جــزیـره تنهایی دق میکنیم. اما اگر قادر نباشیم با جریان موجها مقابله کنیم غرق خواهیم شد. و اغلب ما میمانیم بر سر دوراهی " ماندن یا رفتن - سکوت کردن یا فریاد زدن ؟؟؟
گاهی عمق دریای مشکلات آنقدر زیاد است که نمیتوانیم روی پاهایمان بایستیم.
گاهی موج شن های زیر پایمان را میبرد و ناگهان زیر پایمان خالی میشود.
گاهی موجها خود ما را از سـاحل کم عمـق به قعرعمـیق دریا میبرد.
گاهی عضلاتمان میگیرد فـلج میشویم و قادر به هیچ حرکتی نیستیم .
برای غرق نشدن باید شنا آموخت و برای آموختن شنا باید پذیرفت که شنا کردن یک استعداد خدا دادی مثل صدای زیبای یک خواننده که با او زاده شده نیست .همچنین یک غریزه فطری مانند جوجه مرغابی که بطورغریزی شناگرست هم نیست. بوسیله شعر و فلسفه و تلقین درمانی و فال وعرفان و اشراق و دخیل بستن و نـذر کردن و دعا و اشک و ناله هم هیچکس شـناگــر نمیشود .
زیرا شنا کردن درآبهای عمیق زندگی یک حرفه آموختنی ست و نیاز به تمرین و مربی شنای متـبحری دارد که نه فقط خودش درطوفانها شنا کند بلکه بتواند شنا کردن در طوفان را به دیگران هم بیاموزد .
در یک نیمه شب طوفانی عیسی مسیح روی آبهای دریای طوفانی راه رفت و نه فقط این بلکه به پطرس هم یاد داد که پایـش را بر روی آبها بگذارد و بر روی آبهای زندگی اش راه برود .
.
بیایید درهمین ابتدای سال مانند پطرس بگوییم : خداوندا اگر تو هستی مرا بفرما تا منهم بر روی آبهای زندگی ام قـدم بزنم و نزد تو بیایم . متی 14 : 28 . جلیل سپهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر