۱۳۹۵ بهمن ۱۱, دوشنبه
۱۳۹۵ بهمن ۱۰, یکشنبه
خداوند نور و نجات من است - مزمور 27:1-12, 14
“خداوند نور من و نجات من است؛ از که بترسم؟ خداوند پناهگاه جان من است؛ از که هراسان شوم؟ چون بدکاران بر من هجوم آورند تا گوشت تنم را بخورند، چون خصمان و دشمنانم بر من بتازند، آنانند که میلغزند و میافتند. اگر لشگری به مقابله با من اردو زند، دلم نخواهد ترسید؛ اگر جنگ بر من بر پا شود در آن نیز اطمینان خواهم داشت. یک چیز از خداوند خواستهام، و در پی آن خواهم بود: که همۀ روزهای زندگیام در خانۀ خداوند ساکن باشم، تا بر زیبایی خداوند چشم بدوزم و در معبدش، پاسخم را بجویم. زیرا در روز بلا مرا در سایبان خود پنهان خواهد کرد، و در پوشش خیمۀ خویش مخفی خواهد ساخت، و بر صخره، در جای بلندم قرار خواهد داد. آنگاه سرم بر دشمنانِ گرداگردم افراشته خواهد شد، و با فریادهای شادی در خیمۀ او قربانی خواهم کرد؛ و برای خداوند خواهم سرایید و خواهم نواخت. خداوندا، چون بخوانم، آوازم را بشنو؛ مرا فیض ببخشا و اجابتم فرما. ای دل من، او به تو گفته است: «روی مرا بجوی!» خداوندا، روی تو را خواهم جُست. روی خویش از من پنهان مکن، و خدمتگزارت را خشمگینانه برمگردان؛ ای که یاور من بودهای. ای خدای نجات من، طردم مکن و ترکم منما. اگرچه پدر و مادرم ترکم کنند، خداوند مرا خواهد پذیرفت. خداوندا، راه خود را به من بیاموز، و به سبب دشمنانم مرا به راه هموار هدایت فرما. به آرزوی خصمانم تسلیمم مکن، زیرا شاهدان دروغین بر من برخاستهاند، که خشونت را برمیدمند.
برای خداوند انتظار بکش، نیرومند باش و دل قوی دار؛ آری، منتظر خداوند باش!”
مزمور 27:1-12, 14
برای خداوند انتظار بکش، نیرومند باش و دل قوی دار؛ آری، منتظر خداوند باش!”
مزمور 27:1-12, 14
به خدا ايمان داشته باشيد ( گزيده اي از مرقوس)
“عیسی پاسخ داد: «به خدا ایمان داشته باشید. آمین، به شما میگویم، اگر کسی به این کوه بگوید، ”از جا کنده شده، به دریا افکنده شو،“ و در دل خود شک نکند بلکه ایمان داشته باشد که آنچه میگوید روی خواهد داد، برای او انجام خواهد شد. پس به شما میگویم، هرآنچه در دعا درخواست کنید، ایمان داشته باشید که آن را یافتهاید، و از آنِ شما خواهد بود. «پس هر گاه به دعا میایستید، اگر نسبت به کسی چیزی بهدل دارید، او را ببخشید تا پدر شما نیز که در آسمان است، خطاهای شما را ببخشاید. [ امّا اگر شما نبخشید، پدر شما نیز که در آسمان است، خطاهای شما را نخواهد بخشید.]»”
مَرقُس 11:22-26
مَرقُس 11:22-26
۱۳۹۵ بهمن ۹, شنبه
۱۳۹۵ بهمن ۸, جمعه
رومیان 10:9-10
“که اگر به زبان خود اعتراف کنی «عیسی خداوند است» و در دل خود ایمان داشته باشی که خدا او را از مردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت. زیرا در دل است که شخص ایمان میآورد و پارسا شمرده میشود، و با زبان است که اعتراف میکند و نجات مییابد.”
رومیان 10:9-10
رومیان 10:9-10
اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است
خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد.
خواستند او رابفروشند که برده شود، پادشاه شد.
خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد.
از نقشه های بشر نباید دلهره داشت، چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است. یوسف میدانست تمام درها بسته هستند، اما بخاطر خدا حتی به سوی درهای بسته هم دوید و تمام درهای بسته برایش باز شد. اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد، به دنبال درهاي بسته برو، چون خدای تو و یوسف یکیست.
خواستند او رابفروشند که برده شود، پادشاه شد.
خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد.
از نقشه های بشر نباید دلهره داشت، چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است. یوسف میدانست تمام درها بسته هستند، اما بخاطر خدا حتی به سوی درهای بسته هم دوید و تمام درهای بسته برایش باز شد. اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد، به دنبال درهاي بسته برو، چون خدای تو و یوسف یکیست.
۱۳۹۵ بهمن ۷, پنجشنبه
امثال 1:2-7
“برای فراگیری حکمت و ادب و درک سخنانی که فهم میبخشد؛ برای کسب ادب و رفتار خردمندانه، و پارسایی و عدل و انصاف؛ برای هوشمندی بخشیدن به سادهلوحان و دانش و دوراندیشی به جوانان - تا حکیمان بشنوند و بر آموختههایشان بیفزایند و فهیمان هدایت یابند - برای درک امثال و کنایات، و سخنان حکیمان و معماهایشان. ترس خداوند سرآغاز دانش است، اما حکمت و ادب را جاهلان خوار میشمارند.”
امثال 1:2-7
امثال 1:2-7
بیایید درهمین ابتدای سال مانند پطرس بگوییم : خداوندا اگر تو هستی مرا بفرما تا منهم بر روی آبهای زندگی ام قـدم بزنم و نزد تو بیایم .
خدا دستهای خود را درمیان آبها خواهد گشاد مثل شناوری که به جهت شنا کردن دستهای خود را میگشاید
اشعیاء 25 : 11
اگر با امواج دریای زندگی همراه نباشیم در ساحل جــزیـره تنهایی دق میکنیم. اما اگر قادر نباشیم با جریان موجها مقابله کنیم غرق خواهیم شد. و اغلب ما میمانیم بر سر دوراهی " ماندن یا رفتن - سکوت کردن یا فریاد زدن ؟؟؟
گاهی عمق دریای مشکلات آنقدر زیاد است که نمیتوانیم روی پاهایمان بایستیم.
گاهی موج شن های زیر پایمان را میبرد و ناگهان زیر پایمان خالی میشود.
گاهی موجها خود ما را از سـاحل کم عمـق به قعرعمـیق دریا میبرد.
گاهی عضلاتمان میگیرد فـلج میشویم و قادر به هیچ حرکتی نیستیم .
برای غرق نشدن باید شنا آموخت و برای آموختن شنا باید پذیرفت که شنا کردن یک استعداد خدا دادی مثل صدای زیبای یک خواننده که با او زاده شده نیست .همچنین یک غریزه فطری مانند جوجه مرغابی که بطورغریزی شناگرست هم نیست. بوسیله شعر و فلسفه و تلقین درمانی و فال وعرفان و اشراق و دخیل بستن و نـذر کردن و دعا و اشک و ناله هم هیچکس شـناگــر نمیشود .
زیرا شنا کردن درآبهای عمیق زندگی یک حرفه آموختنی ست و نیاز به تمرین و مربی شنای متـبحری دارد که نه فقط خودش درطوفانها شنا کند بلکه بتواند شنا کردن در طوفان را به دیگران هم بیاموزد .
در یک نیمه شب طوفانی عیسی مسیح روی آبهای دریای طوفانی راه رفت و نه فقط این بلکه به پطرس هم یاد داد که پایـش را بر روی آبها بگذارد و بر روی آبهای زندگی اش راه برود .
.
بیایید درهمین ابتدای سال مانند پطرس بگوییم : خداوندا اگر تو هستی مرا بفرما تا منهم بر روی آبهای زندگی ام قـدم بزنم و نزد تو بیایم . متی 14 : 28 . جلیل سپهر
امثال 14:2-3
“آن که در راستی خود گام برمیدارد از خداوند میترسد، اما آن که راههایش منحرف است او را خوار میشمارد. نادان چوب زبان متکبر خود را میخورد، اما لبهای حکیمان، ایشان را محافظت میکند.”
امثال 14:2-3
امثال 14:2-3
۱۳۹۵ بهمن ۶, چهارشنبه
حكمت در برابر حماقت جامعه 7:1-29
“نیکنامی از عطرِ خوشبو بهتر است، و روز وفات از روز ولادت. رفتن به خانۀ ماتم بِه از رفتن به خانۀ جشن؛ زیرا مرگ است فرجام همۀ انسانها، و بر زندگان است که این را به یاد بسپارند. غم از خنده بهتر است، زیرا غمِ چهره، به شادیِ دل میانجامد. دلِ حکیمان در خانۀ ماتم است، دل احمقان در خانۀ بزم. شنیدنِ عتابِ حکیمان، بِه از گوش سپردن به سرودِ احمقان. زیرا خندۀ احمقان به صدای سوختن خارها زیر دیگ مانَد، و این نیز بطالت است. براستی که اخاذی، حکیم را دیوانه میگرداند، و رشوه، دل را فاسد میسازد. پایانِ کار از آغازش بهتر است، و دل صبور از دلِ مغرور نیکوتر. در دل خویش زود خشمگین مشو، زیرا خشم در دامن احمقان منزل میگزیند. مگو: «چرا روزهای گذشته بهتر از این روزها بود؟» زیرا چنین پرسشی از حکمت نیست. حکمت همچون میراث، نیکو است، امتیازی برای بینندگان آفتاب. زیرا حکمت سرپناه است، چنانکه پول، سرپناه. اما امتیاز معرفت در این است که حکمت، به صاحبش حیات میبخشد. کار خدا را ملاحظه کن: کیست که بتواند آنچه را او کج ساخته، راست نماید؟ در روز سعادتمندی، شادمان باش و در روز مصیبت، تأمل نما: زیرا که این را نیز همچون آن دیگر خدا ساخته است، و آدمی نمیتواند دریابد که بعد از او چه خواهد شد. در عمر باطل خود همه چیز دیدهام: پارسایی که در پارساییِ خود هلاک میشود، و شریری که در شرارتش عمرِ دراز دارد. پس گفتم به افراط پارسا مباش، و نه به افراط حکیم، زیرا چرا خویشتن را نابود سازی؟ نیز به افراط شریر مباش و احمق مشو، زیرا چرا پیش از وقت بمیری؟ نیکوست یکی را به چنگ بگیری و از آن دیگر نیز دست برنکشی، زیرا آن که از خدا میترسد، از هر دو بیرون میآید. حکمت، مرد حکیم را از ده حاکم که در شهری باشند، تواناتر میسازد. براستی که بر زمین، پارسایی نیست که نیکویی کند و هرگز گناه نورزد. به هرآنچه مردم گویند دل مسپار، مبادا بشنوی که غلامت تو را لعن میکند. زیرا دل تو نیک میداند که تو خود نیز بارها دیگران را لعن کردهای. من این همه را به حکمت آزمودم، و گفتم: «حکیم خواهم شد»؛ اما از من دور بود. آنچه بوده است دور و بسیار عمیق است؛ کیست که آن را دریابد؟ پس دل خود را به شناخت و کاوش و طلبِ حکمت و تدبیرِ امور متوجه ساختم و دانستم که شرارت، حماقت است و جهالت، دیوانگی. دریافتم که از موت تلختر، زنی است که دلش دام و تله است، و دستانش کمند. آن که مقبول خداست از دست وی خواهد گریخت، اما گنهکار گرفتارِ او خواهد شد. ’معلم‘ میگوید، اینک آنچه دریافتم این است که چون یک چیز بر چیز دیگر افزودم تا تدبیر امور را کشف کنم- که جانم هنوز آن را جستجو میکند، اما نمییابد - از میان هزار تن یک انسان یافتم، اما از میان این همه، زنی نیافتم! همانا این را فقط دریافتم که خدا آدمی را راست آفرید، اما ایشان به ابداعات بسیار توسل جُستند.”
جامعه 7:1-29
جامعه 7:1-29
۱۳۹۵ بهمن ۴, دوشنبه
امثال 13:1-20
“پسر حکیم تأدیب را از پدرش میپذیرد، اما تمسخرگر به توبیخ گوش فرا نمیدهد. انسان از ثمرۀ لبهای خود نصیب نیکو میبرد، اما اشتیاق خیانتپیشگان به خشونت است. آن که مراقب زبان خویش است، مراقب جان خویش است، اما آن که نسنجیده سخن میگوید، خود را هلاک میسازد. کاهل حسرت غذا را میخورد و چیزی به دست نمیآورد، اما شخص سختکوش فربه خواهد شد. پارسا از دروغ نفرت دارد، اما شریر رسوایی و خجالت به بار میآورد. پارسایی، راستان را حفظ میکند، اما گناه، شریران را سرنگون میسازد. یکی با وجود بیچیزی تظاهر به دولتمندی میکند؛ دیگری با ثروتی عظیم تظاهر به فقر! ثروتمند میتواند فدیۀ جان خویش را بپردازد، اما فقیر را حتی کسی تهدید هم نخواهد کرد! نورِ پارسایان شادی میکند، اما چراغِ شریران خاموش میشود. از تکبر چیزی جز نزاع برنخیزد اما حکمت با کسانی است که مشورتپذیرند. ثروتِ بادآورده آسان بر باد میرود، اما آن که اندک اندک اندوزد، مالش افزون میشود. امیدِ به تعویق افتاده، دل را بیمار میسازد، اما آرزوی برآورده، درخت حیات است. آن که کلام را خوار شمارد زیان خواهد دید، اما آن که حُکم را حرمت نهد پاداش خواهد یافت. رهنمودِ حکیمان چشمۀ حیات است، تا آدمی خویشتن را از دامهای مرگ دور بدارد. عقل سلیم مقبول میسازد، اما راهِ خیانتپیشگان به جایی نمیرسد. شخص عاقل با دانش عمل میکند، اما جاهل، حماقت را به نمایش میگذارد! قاصدِ شریر به دردسر میافتد، اما پیکِ امین شفا به ارمغان میآورد. فقر و رسوایی نصیب کسی است که تأدیب را ترک گوید، عزّت نصیب آن که به توبیخ گوش بسپارد. آرزوی برآورده برای جان شیرین است، اما جاهلان از ترک بدی کراهت دارند. همنشینِ حکیمان حکیم گردد، اما رفیق جاهلان زیان بیند.”
امثال 13:1-20
امثال 13:1-20
۱۳۹۵ بهمن ۳, یکشنبه
اعتقادنامه نیقيه
قانون ايمان نيقيه
ما ايمان داريم به خدای واحد،
پدر قادر مطلق
خالق آسمان و زمين،
و همۀ چيزهای ديدنی و ناديدنی.
ما ايمان داريم به يک خداوند، عيسی مسيح،
پسر يگانۀ خدا،
مولود جاودانی از پدر،
خدا از خدا،
نور از نور،
خدای حقيقی از خدای حقيقی،
که مولود است و مخلوق نی،
و او را با پدر يک ذات است.
بوسيلۀ او همه چيز وجود يافت.
و او به خاطر ما آدميان
و برای نجات ما از آسمان نزول کرد،
و به قدرت روح القدس
از مريم باکره متولد شده، بشر گرديد.
و به خاطر ما، در حومت پنطيوس پيلاطس،
مصلوب شد، رنج کشيده، مُرد، و مدفون گشت.
در روز سوم از مردگان برخاسته،
کتب مقدسه را به انجام رسانيد.
و به آسمان صعود نموده،
به دست راست پدر نشسته است.
بار ديگر با جلال می آيد،
تا زندگان و مردگان را داوری نمايد،
و ملکوت او را انتها نخواهد بود.
ما ايمان داريم به روح القدس،
خداوند و بخشندۀ حيات،
که از پدر و پسر صادر می شود.
و با پدر و پسر او را عبادت و تمجيد می بايد کرد.
او بوسيلۀ انبيا تکلم کرده است.
ما ايمان داريم به کليسای واحد جامع مقدس رسولان.
و به يک تعميد برای آمرزش گناهان معتقديم.
و قيامت مردگان و حيات عالم آينده را انتظار می کشيم.
آمين
اعتقادنامه_نیقيه
ما ايمان داريم به خدای واحد،
پدر قادر مطلق
خالق آسمان و زمين،
و همۀ چيزهای ديدنی و ناديدنی.
ما ايمان داريم به يک خداوند، عيسی مسيح،
پسر يگانۀ خدا،
مولود جاودانی از پدر،
خدا از خدا،
نور از نور،
خدای حقيقی از خدای حقيقی،
که مولود است و مخلوق نی،
و او را با پدر يک ذات است.
بوسيلۀ او همه چيز وجود يافت.
و او به خاطر ما آدميان
و برای نجات ما از آسمان نزول کرد،
و به قدرت روح القدس
از مريم باکره متولد شده، بشر گرديد.
و به خاطر ما، در حومت پنطيوس پيلاطس،
مصلوب شد، رنج کشيده، مُرد، و مدفون گشت.
در روز سوم از مردگان برخاسته،
کتب مقدسه را به انجام رسانيد.
و به آسمان صعود نموده،
به دست راست پدر نشسته است.
بار ديگر با جلال می آيد،
تا زندگان و مردگان را داوری نمايد،
و ملکوت او را انتها نخواهد بود.
ما ايمان داريم به روح القدس،
خداوند و بخشندۀ حيات،
که از پدر و پسر صادر می شود.
و با پدر و پسر او را عبادت و تمجيد می بايد کرد.
او بوسيلۀ انبيا تکلم کرده است.
ما ايمان داريم به کليسای واحد جامع مقدس رسولان.
و به يک تعميد برای آمرزش گناهان معتقديم.
و قيامت مردگان و حيات عالم آينده را انتظار می کشيم.
آمين
اعتقادنامه_نیقيه
Isaiah 41:10
So do not fear, for I am with you; do not be dismayed, for I am your God. I will strengthen you and help you; I will uphold you with my righteous right hand.
Isaiah 41:10
پس ترسان مباش زیرا من با تو هستم، و هراسان مباش زیرا من خدای تو هستم. تو را تقویت خواهم کرد و یاری خواهم داد، و به دست راست عدالتِ خویش از تو حمایت خواهم نمود.
اشعیا ۴۱: ۱۰
Isaiah 41:10
پس ترسان مباش زیرا من با تو هستم، و هراسان مباش زیرا من خدای تو هستم. تو را تقویت خواهم کرد و یاری خواهم داد، و به دست راست عدالتِ خویش از تو حمایت خواهم نمود.
اشعیا ۴۱: ۱۰
مَتّی 7:7-12
“«بخواهید، که به شما داده خواهد شد؛ بجویید، که خواهید یافت؛ بکوبید، که در به رویتان گشوده خواهد شد. زیرا هر که بخواهد، به دست آوَرَد و هر که بجوید، یابد و هر که بکوبد، در به رویش گشوده شود. کدامیک از شما اگر پسرش از او نان بخواهد، سنگی به او میدهد؟ یا اگر ماهی بخواهد، ماری به او میبخشد؟ حال اگر شما با همۀ بدسیرتیتان، میدانید که باید به فرزندان خود هدایای نیکو بدهید، چقدر بیشتر پدر شما که در آسمان است به آنان که از او بخواهند، هدایای نیکو خواهد بخشید. پس با مردم همانگونه رفتار کنید که میخواهید با شما رفتار کنند. این است خلاصۀ تورات و نوشتههای انبیا.”
مَتّی 7:7-12
مَتّی 7:7-12
۱۳۹۵ بهمن ۲, شنبه
۱۳۹۵ بهمن ۱, جمعه
زندگي بدونه نگراني
“«پس به شما میگویم، نگران زندگی خود نباشید که چه بخورید یا چه بنوشید، و نه نگران بدن خود که چه بپوشید. آیا زندگی از خوراک و بدن از پوشاک مهمتر نیست؟ پرندگان آسمان را بنگرید که نه میکارند و نه میدِرَوَند و نه در انبار ذخیره میکنند و پدر آسمانی شما به آنها روزی میدهد. آیا شما بس باارزشتر از آنها نیستید؟ کیست از شما که بتواند با نگرانی، ساعتی به عمر خود بیفزاید؟ «و چرا برای پوشاک نگرانید؟ سوسنهای صحرا را بنگرید که چگونه نمو میکنند؛ نه زحمت میکشند و نه میریسند. به شما میگویم که حتی سلیمان نیز با همۀ شکوه و جلالش همچون یکی از آنها آراسته نشد. پس اگر خدا علف صحرا را که امروز هست و فردا در تنور افکنده میشود، اینچنین میپوشانَد، آیا شما را، ای سستایمانان، بهمراتب بهتر نخواهد پوشانید؟ «پس نگران نباشید و نگویید چه بخوریم یا چه بنوشیم و یا چه بپوشیم. زیرا اقوامِ بتپرست در پی همۀ اینگونه چیزهایند، امّا پدر آسمانی شما میداند که بدین همه نیاز دارید. بلکه نخست در پی پادشاهی خدا و عدالت او باشید، آنگاه همۀ اینها نیز به شما عطا خواهد شد. پس نگران فردا مباشید، زیرا فردا نگرانی خود را خواهد داشت. مشکلات امروز برای امروز کافی است!”
مَتّی 6:25-34
مَتّی 6:25-34
۱۳۹۵ دی ۳۰, پنجشنبه
بزرگترين حكم
“امّا چون فَریسیان شنیدند که عیسی چگونه با جواب خود دهان صَدّوقیان را بسته است، گرد هم آمدند. یکی از آنها که فقیه بود، با این قصد که عیسی را به دام اندازد، از او پرسید: «ای استاد، بزرگترین حکم در شریعت کدام است؟» عیسی پاسخ داد: «”خداوندْ خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی فکر خود محبت نما.“ این نخستین و بزرگترین حکم است. دوّمین حکم نیز همچون حکم نخستین است: ”همسایهات را همچون خویشتن محبت نما.“ تمامی شریعت موسی و نوشتههای پیامبران بر این دو حکم استوار است.»”
مَتّی 22:34-40
مَتّی 22:34-40
ماهیت اساسی گناه
ماهیت اساسی گناه
امروزه بسیاری کلمه «شر» را به جای «گناه» به کار می برند، اما این کلمه جانشین مناسبی نیست، چرا که کلمه «گناه» محدودتر است و نوع خاصی از شر دلالت دارد، یعنی شر اخلاقی که انسان نسبت به آن مسوول است، و آن شر او را زیر حکم محکومیت قرار می دهد. گرایش غالب در عصر حاضر این است که چنین شری را صرفا به عنوان یک عمل اشتباه نسبت به همنوعان در نظر بگیرند؛ بدینسان مفهوم اصلی آن کاملا نادیده گرفته می شود؛ چنین اشتباهی را فقط می توان گناه نامید چرا که مخالف و ضد اراده خدا می باشد. گناه به درستی در کتاب مقدس به عنوان «قانون شکنی» یا «بر خلاف شریعت عمل کردن» تعریف شده است (اول یوحنا ۴:۳). گناه فاقد همسویی با قانون (شریعت) خدا بوده و به خودی خود مخالف و ضد آن محبتی است که قانون الهی طالب آن است. کتاب مقدس همیشه آن را با شریعت مرتبط می داند (رومیان ۳۲:۱؛ ۱۲:۲-۱۴؛ ۱۵:۴؛ یعقوب ۹:۲؛ ۱۰؛ اول یوحنا ۴:۳). این در وهله اول، تقصیر یا خطا است که انسان را مشمول مجازات می سازد (رومیان ۱۹:۳؛۱۸:۵؛ افسسیان ۳:۲) و او را دچار تباهی ذاتی یا فساد اخلاقی می نماید. همه انسانها در آدم تقصیرکار هستند؛ و در نتیجه با یک طبیعت فاسد و گناهکار بدنیا می آیند (ایوب ۱۴:۴؛ ارمیا ۹:۱۷؛اشعیا ۵:۶؛ رومیان ۵:۸-۸؛ افسسیان ۱۷:۴-۱۹). جایگاه گناه در قلب انسان است، و از آنجاست که عقل، اراده و عواطف انسان و در واقع کل وجود او را تحت نفوذ قرار می دهد، و از طریق بدن تجلی می یابد (امثال ۲۳:۴؛ ارمیا ۹:۱۷؛ متی ۱۹:۱۵؛ لوقا ۴۵:۶؛ عبرانیان ۱۲:۳). ما بر خلاف کاتولیکهای رومی، معتقدیم که گناه فقط شامل اعمال ظاهری و بیرونی نمی گردد، بلکه شامل افکار، عواطف و نیست های شریرانه قلب نیز می باشد (متی ۲۲:۵، ۲۸؛ رومیان ۷:۷؛ غلاطیان ۱۷:۵-۲۴).
- لوئیس برکوف
خلاصه اصول اعتقادات مسیحیت
۱۳۹۵ دی ۲۹, چهارشنبه
مزمور 127:1-5
“اگر خداوند خانه را بنا نکند، بنّایانش زحمتِ بیهوده میکشند؛ اگر خداوند شهر را نگاهبانی نکند، نگهبانان بیهوده به پاسداری میایستند! بیهوده است که زود برمیخیزید و تا دیر وقت بیدار میمانید، و نان مشقت میخورید؛ زیرا او محبوبان خویش را خواب میبخشد. فرزندان، میراثیاز جانب خداوندند، و ثمرۀ رَحِم، پاداشیاز سوی او. بسان تیرها در دست مرد دلاور، همچنانند فرزندان ایام جوانی. خوشا به حال آن که تَرکِش خویش از آنها پر سازد! چنین کسان هرگز شرمسار نخواهند شد، آنگاه که در دروازه با دشمنان سخن بگویند.”
مزمور 127:1-5
مزمور 127:1-5
۱پطرس 5:6-11
“پس خویشتن را زیرِ دست نیرومند خدا فروتن سازید تا در زمان مناسب سرافرازتان سازد. همۀ نگرانیهای خود را به او بسپارید زیرا او به فکر شما هست. هشیار و مراقب باشید، زیرا دشمن شما ابلیس همچون شیری غرّان در گردش است و کسی را میجوید تا ببلعد. پس در ایمان راسخ باشید و در برابر او بایستید، زیرا آگاهید که برادران شما در دنیا با همین زحمات روبهرویند. پس از اندک زمانی زحمت، خدای همۀ فیضها که شما را به جلال ابدی خود در مسیح فرا خوانده است، خودْ شما را احیا و استوار و نیرومند و پایدار خواهد ساخت. او را تا ابد توانایی باد. آمین.”
۱پطرس 5:6-11
۱پطرس 5:6-11
۱۳۹۵ دی ۲۷, دوشنبه
مزمور 1:1-2
“خوشا به حال کسی که در مشورت شریران گام نزند و در راه گنهکاران نایستد و در محفل تمسخرگران ننشیند؛ بلکه رغبتش در شریعت خداوند باشد و شبانهروز در شریعت او تأمل کند.”
مزمور 1:1-2
مزمور 1:1-2
اشعيا ٢:٤٣
“چون از آبها بگذری، با تو خواهم بود، و چون از نهرها عبور کنی، تو را فرو نخواهند گرفت. چون از میان آتش روی، نخواهی سوخت، و شعلهاش تو را نخواهد سوزانید.”
اِشعیا 43:2
اِشعیا 43:2
۱۳۹۵ دی ۲۶, یکشنبه
خداوند را دوست ميدارم مزمور 116:1-19
“خداوند را دوست میدارم، زیرا که آواز من و فریاد التماسم را شنیده است. چون گوش خود را به من مایل گردانیده، در روزهای زندگی خود او را خواهم خواند. بندهای مرگ بر گِرد من پیچید، فشارهای هاویه مرا درگرفت، به تنگی و اندوه گرفتار آمدم. آنگاه نام خداوند را خوانده، گفتم: «آه، ای خداوند، جانم را خلاصی ده!» خداوند فیّاض و عادل است؛ خدای ما رحیم است. خداوند سادهدلان را حفظ میکند؛ او در ذلت من مرا نجات بخشید. ای جان من به استراحت خود برگرد، زیرا خداوند بر تو احسان کرده است. زیرا که تو جان مرا از مرگ رهانیدی، و چشمانم را از اشک، و پاهایم را از لغزش، تا در حضور خداوند گام بردارم، در سرزمین زندگان! ایمان داشتم، پس گفتم: «بسیار ذلیل گشتهام!» در پریشانی خود گفتم: «همۀ آدمیان دروغگویند!» دِینِ خود را به خداوند چگونه ادا کنم، برای همۀ احسانهایی که به من کرده است؟ پیالۀ نجات را بر خواهم افراشت و نام خداوند را خواهم خواند. نذرهای خود را به خداوند ادا خواهم کرد، در حضور تمامی قومش. مرگ سرسپردگان خداوند در نظر او گرانبها است. خداوندا، من بندۀ توام؛ بندۀ تو و پسر کنیز تو؛ تو بندهای مرا گشودی! قربانی شکرگزاری به تو تقدیم خواهم کرد و نام خداوند را خواهم خواند. نذرهای خود را به خداوند ادا خواهم کرد، در حضور تمامی قومش، در صحنهای خانۀ خداوند، در میان تو، ای اورشلیم! هَلِلویاه!”
مزمور 116:1-19
مزمور 116:1-19
۱۳۹۵ دی ۲۵, شنبه
خدای ما، خدای برکات است
خدای ما، خدای برکات است. خدایی است که از او برکات جاری می شود. او سرمنشاء تمام برکات است و در او قوت برای ما مهیا شده.
مزمور ۳۰:۱۰ - ۱۲
خداوندا، بشنو و مرا فیض عطا فرما؛ خداوندا، یاور من باش.» تو شیون مرا به رقص بدل کردی؛ پلاس را از تنم به در آوردی و مرا به شادی پوشانیدی، تا همۀ وجودم تو را بسراید و خاموش نماند. ای یهوه خدای من، تو را جاودانه شکر خواهم گزارد.
مزمور ۳۰:۱۰ - ۱۲
مزمور ۳۰:۱۰ - ۱۲
۱۳۹۵ دی ۲۴, جمعه
مراثی اِرمیا 3:23-22
“محبتهای خداوند هرگز پایان نمیپذیرد، زیرا که رحمتهای او بیزوال است؛ آنها هر بامداد تازه میشود؛ وفاداری تو عظیم است.”
مراثی اِرمیا 3:23-22
مراثی اِرمیا 3:23-22
اِرمیا 29:13
“آنگاه که مرا بجویید، مرا خواهید یافت؛ اگر مرا به تمامی دلِ خود بجویید،”
اِرمیا 29:13
اِرمیا 29:13
امثال باب ١٢
“هر که تأدیب را دوست بدارد، دوستدار معرفت است، اما آن که از توبیخ نفرت کند، وحشی است. انسانِ خوب خشنودی خداوند را به دست میآورد، اما دسیسهگر را خداوند محکوم میکند. آدمی با شرارت، استوار نمیگردد، اما ریشۀ پارسایان را نتوان کَند. زن شایسته، تاجِ سرِ شوهر است، اما زنی که شرمساری به بار آورد، همچون پوسیدگی است در استخوانهایش. تدبیرهای پارسایان، عدالت است، مشورتهای شریران، فریب. سخنان شریران در کمین خون است، اما دهان صالحان آنان را میرهاند. شریران سرنگون شده، نیست میشوند، اما خاندان پارسایان برقرار میماند. آدمی را فراخورِ عقلش میستایند، اما کجدلان خوار شمرده میشوند. کسی به حساب نیامدن اما خدمتگزاران داشتن، بِه از خود را کسی پنداشتن و لقمه نانی هم نداشتن! پارسا در فکر آسایش چارپایان خود نیز هست، اما حتی شفقتِ شریران نیز ظالمانه است. آن که بر زمین خود کار کند، نانِ سیر خواهد خورد، اما کمعقل است آن که از پی باد میدود. شریران به مالِ غصبی دیگر بدکاران نیز چشم طمع دارند، اما ریشۀ پارسایان میوۀ خود را میدهد. مرد شریر در دام زبان عِصیانگر خود گرفتار میآید، اما مرد پارسا از تنگنا میرهد. میوۀ دهان آدمی او را از نیکویی سیر میسازد، کارهای دست انسان به او برمیگردد. راه نادان در نظر خودش درست است، اما حکیم مشورت را میپذیرد. نادان در دَم خشمش را بروز میدهد، اما خردمند اهانت را ناشنیده میگیرد. شخص امین، حقیقت را بیان میکند، شاهد دروغین، فریب را. هستند که سخنان باطلشان چون ضرب شمشیر است، اما زبان حکیمان شفا میبخشد. لبهای راستگو تا ابد برقرار میماند، اما زبان دروغگو دمی بیش نمیپاید. خیانت است در دل کسانی که نقشههای پلید میکشند، اما شادی نصیب کسانی است که صلح برقرار میکنند. پارسایان را هیچ گزندی نخواهد بود، اما شریران به بلای بسیار گرفتار خواهند آمد. خداوند از لبهای دروغگو کراهت دارد، اما راستکرداران پسندیدۀ اویند. خردمند دانش را پنهان میدارد، اما دل جاهلان حماقت را جار میزند! دستان سختکوش حُکم خواهد راند، اما کاهل، بندگی خواهد کرد. دل مضطرب، آدمی را گرانبار میسازد، اما سخن نیکو او را شادمان میگرداند. پارسا راهنمای خوب برای همسایۀ خویش است، اما راه شریران به گمراهی میانجامد. کاهل شکار خود را نیز بریان نمیکند، اما شخص سختکوش قدر دارایی خود را میداند. در طریق پارسایی، حیات یافت میشود، این راه مرگی نمیشناسد.”
امثال 12:1-28
امثال 12:1-28
یوشع 1:8
“این کتاب تورات از دهان تو دور نشود. روز و شب در آن تأمل کن تا مطابق هرآنچه در آن نوشته شده، به دقت عمل نمایی. آنگاه راه خود را فیروز خواهی ساخت و کامیاب خواهی شد.”
یوشع 1:8
یوشع 1:8
۱۳۹۵ دی ۲۳, پنجشنبه
خدا چه چيزي را بركت ميدهد؟؟
خدا چیزی را برکت می دهد که در آن حضور و نقش پر رنگ داشته باشد. خدا را شریک نقشه ها و اهداف خود نمایید. یک سرانگشت لطف خدا، زندگی را زیرورو می کند.
۱۳۹۵ دی ۲۲, چهارشنبه
مَرقُس 11:24-26
“پس به شما میگویم، هرآنچه در دعا درخواست کنید، ایمان داشته باشید که آن را یافتهاید، و از آنِ شما خواهد بود. «پس هر گاه به دعا میایستید، اگر نسبت به کسی چیزی بهدل دارید، او را ببخشید تا پدر شما نیز که در آسمان است، خطاهای شما را ببخشاید. [ امّا اگر شما نبخشید، پدر شما نیز که در آسمان است، خطاهای شما را نخواهد بخشید.]»”
مَرقُس 11:24-26
مَرقُس 11:24-26
۱۳۹۵ دی ۲۱, سهشنبه
مزمور 28:7-9
“خداوند نیرو و سپر من است؛ دلم بر او توکل دارد، و مدد یافتهام. قلبم آکنده از شادی است و با سرود، او را سپاس میگویم. خداوند قوّت قوم خویش است، و قلعۀ نجات برای مسیح خود. قوم خویش را نجات بخش و میراث خود را مبارک فرما؛ ایشان را شبان باش و تا ابد بر دوش خود ببر.”
مزمور 28:7-9
مزمور 28:7-9
۲قرنتیان ١٥:٢
“زیرا برای خدا رایحۀ خوش مسیح هستیم، چه در میان نجاتیافتگان و چه در میان هلاکشوندگان.”
۲قرنتیان ٢:٥١
۲قرنتیان ٢:٥١
۱۳۹۵ دی ۲۰, دوشنبه
امثال ۱۵:۴
حواسمان باشد…
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "ﺩﻝ "ﺷﮑﺴﺖ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "جدایی " انداخت!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "آشتی " داد!
با "زبان" میشود آتش زد!
با "زبان" میشود آتش را خاموش کرد!
کلام خدا میفرماید
زبان شفابخش، درخت حیات است، اما زبان کج، روح را در هم میشکند.
امثال ۱۵:۴
پس شما از این زبان چگونه استفاده میکنید
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "ﺩﻝ "ﺷﮑﺴﺖ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "جدایی " انداخت!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "آشتی " داد!
با "زبان" میشود آتش زد!
با "زبان" میشود آتش را خاموش کرد!
کلام خدا میفرماید
زبان شفابخش، درخت حیات است، اما زبان کج، روح را در هم میشکند.
امثال ۱۵:۴
پس شما از این زبان چگونه استفاده میکنید
تثلیث یعنی.......
تثلیث یعنی اینکه خدا جهان را از سر محبت خلق کرده، و میخواهد آن را شریک محبتی سازد که در خود خدا جریان دارد.
تثلیث به ما میگوید که انسان، چون به صورت خدا خلق شده، موجودی است شخصیتمند که شخصیتش تنها در رابطه شخصی با خدا و با دیگر انسانها تحقق میابد و به کمال میرسد.
تثلیث بدین معنا است که در تجسم، نه صرفا با کار شخصی واحد در الوهیت، بلکه با کار سه شخص روبه روییم که در اتحاد و یگانگی عمل میکنند.
تثلیث به ما میگوید که نجات یعنی شریک شدن در طبیعت الاهی، و این یعنی در اتحاد با پسر و از طریق روح، محبت پدر را دریافت کردن و آن را به شایستگی پاسخ گفتن.
تثلیث یعنی اینکه پرستش در درجه اول، رخدادی است الاهی که در خود الوهیت واقع میشود. پدر، پسر و روح از ازل تا ابد یکدیگر را می پرستند و پرستش مسیحی یعنی شریک شدن در این پرستش.
تثلیث به ما میگوید که هدف خدا برای انسان ایجاد جامعه ای است که در آن مشارکت پر محبت تثلیث بازتاب یابد، و اینکه از طریق شریک شدن در روابط تثلیثی، این آرمان اجتماعی تحقق یافتنی است.
منبع: کتاب تثلیث
نوشته دکتر مهرداد فاتحی
تثلیث به ما میگوید که انسان، چون به صورت خدا خلق شده، موجودی است شخصیتمند که شخصیتش تنها در رابطه شخصی با خدا و با دیگر انسانها تحقق میابد و به کمال میرسد.
تثلیث بدین معنا است که در تجسم، نه صرفا با کار شخصی واحد در الوهیت، بلکه با کار سه شخص روبه روییم که در اتحاد و یگانگی عمل میکنند.
تثلیث به ما میگوید که نجات یعنی شریک شدن در طبیعت الاهی، و این یعنی در اتحاد با پسر و از طریق روح، محبت پدر را دریافت کردن و آن را به شایستگی پاسخ گفتن.
تثلیث یعنی اینکه پرستش در درجه اول، رخدادی است الاهی که در خود الوهیت واقع میشود. پدر، پسر و روح از ازل تا ابد یکدیگر را می پرستند و پرستش مسیحی یعنی شریک شدن در این پرستش.
تثلیث به ما میگوید که هدف خدا برای انسان ایجاد جامعه ای است که در آن مشارکت پر محبت تثلیث بازتاب یابد، و اینکه از طریق شریک شدن در روابط تثلیثی، این آرمان اجتماعی تحقق یافتنی است.
منبع: کتاب تثلیث
نوشته دکتر مهرداد فاتحی
۱قرنتیان ۱۱:۲۳ - ۲۵
زیرا من از خداوند یافتم آنچه را به شما نیز سپردم، که عیسای خداوند در شبی که او را تسلیم دشمن کردند، نان را گرفت و شکر نموده، پاره کرد و فرمود: «این است بدن من برای شما. این را به یاد من به جای آورید.» به همینسان، پس از شام، جام را گرفت و فرمود: «این جام، عهد جدید است در خون من. هر بار که از آن مینوشید، به یاد من چنین کنید.»
۱قرنتیان ۱۱:۲۳ - ۲۵
۱قرنتیان ۱۱:۲۳ - ۲۵
۱۳۹۵ دی ۱۸, شنبه
مزمور ٢٦ : ٦-١٠
دستهایم را در بیگناهی میشویم، و مذبح تو را، خداوندا، طواف میکنم؛ تا آواز شکرگزاری را بشنوانم، و همۀ شگفتیهای تو را بازگویم. خداوندا، محل خانۀ تو را دوست میدارم، و جایگاه سکونت جلالت را. جان مرا با گناهکاران برمگیر، و نه حیات مرا با مردمان خونریز؛ که در دستانشان ترفندهای شریرانه است، و دست راستشان آکنده از رشوه.
مزمور ۲٦ : ٦-١٠
مزمور ۲٦ : ٦-١٠
۱۳۹۵ دی ۱۷, جمعه
خدا خدای رابطه ها می باشد
عیسی مسیح آمد تا رابطه ما را با خدا و با یکدیگر شفا بخشد.
کلام خدا به ما می آموزد که چگونه با او و با یکدیگر رابطه سالم و عمیق داشته باشیم. رابطه خدا با ما بر اساس رحمت و فیض او نسبت به ما می باشد.
رحمت یعنی دریافت نکردن آنچه که لیاقتش را داشتیم. ما لایق مرگ ابدی و دوری از خدا بودیم، اما خداوند به ما رحم کرده ما را از از محکومیت ابدی نجات داد. او به ما رحم می کند.
فیض یعنی دریافت کردن آنچه که لیاقتش را نداشتیم. ما لایق نبودیم که تا ابد در حضور خدا زندگی کنیم اما خداوند بخاطر محبت عظیمش این فیض را به ما بخشید.
رابطه ما با یکدیگر نیز باید بر اساس رحمت و فیض باشد. ما نیز نباید حق یکدیگر را کف دست یکدیگر بگذاریم بلکه بر عکس، آن محبتی را که دیگران لیاقت آن را ندارند به آنها بکنیم. این مهم ترین اصل در روابط سالم خانوادگی و اجتماعی می باشد.
امثال ١٧: ٩
“آن که خطایی را میپوشاند، محبت را میگسترد؛ آن که مسئله را بازگو میکند، میان دوستانِ خالص جدایی میافکند!”
امثال ١٧: ٩
امثال ١٧: ٩
۱۳۹۵ دی ۱۶, پنجشنبه
تيتوس ٢: ١١-١٢
“زیرا فیض خدا به ظهور رسیده است، فیضی که همگان را نجاتبخش است و به ما میآموزد که بیدینی و امیال دنیوی را ترک گفته، با خویشتنداری و پارسایی و دینداری در این عصر زیست کنیم،”
تيتوس ٢: ١١-١٢
تيتوس ٢: ١١-١٢
مزمور ۲۴:۳ - ۵
کیست که به کوه خداوند برآید؟ و کیست که در مکان مقدس او بایستد؟ آن که پاکدست و صافدل باشد، که جان خود را به سوی آنچه باطل است، برنیفرازد، و قسم دروغ نخورد. او برکت را از خداوند خواهد یافت، و عدالت را از خدای نجات خویش.
مزمور ۲۴:۳ - ۵
مزمور ۲۴:۳ - ۵
۱۳۹۵ دی ۱۵, چهارشنبه
1پطرس ۵:۱۰
پس از اندک زمانی زحمت، خدای همۀ فیضها که شما را به جلال ابدی خود در مسیح فرا خوانده است، خودْ شما را احیا و استوار و نیرومند و پایدار خواهد ساخت.
۱پطرس ۵:۱۰
۱پطرس ۵:۱۰
۱۳۹۵ دی ۱۴, سهشنبه
۱۳۹۵ دی ۱۳, دوشنبه
مزمور ۹:۹ - ۱۲
خداوند برای ستمدیدگان قلعۀ بلند است، قلعۀ بلند در زمانهای تنگی. آنان که نام تو را میشناسند، بر تو توکل میدارند، زیرا تو، خداوندا، هرگز جویندگان خود را وانگذاشتهای. خداوند را که در صَهیون جلوس فرموده است، بسرایید؛ کارهای او را در میان قومها بازگو کنید. زیرا او که انتقامگیرندۀ خون است، ایشان را به یاد میآورد، او فریاد ستمدیدگان را فراموش نمیکند.
مزمور ۹:۹ - ۱۲
مزمور ۹:۹ - ۱۲
اشتراک در:
پستها (Atom)